موانع رشد مضاعف صنعت پتروشیمی کشور
پتروشیمی صنعتی است که در آن هیدروکربنهای موجود در نفتخام، میعانات گازی یا گاز طبیعی پس از فرآورش در یک رشته فرآیندهای شیمیایی و پتروشیمیایی به فرآوردههای جدید شیمیایی تبدیل میشوند.
باید توجه داشت که زنجیره ارزشافزوده صنعت پتروشیمی شامل صنایع بالادستی تا صنایع پاییندستی بوده که طیف وسیعی از محصولات پایه و خوراکهای اصلی تا محصولات واسطه و نهایی را در بر میگیرد. طبق سند چشمانداز ۲۰ ساله، ایران باید در رتبه نخست صنعت پتروشیمی خاورمیانه بایستد و با محققکردن هدف ۲۰ ساله صنعت پتروشیمی که همان ظرفیت ۱۳۳میلیون تن در سال ۱۴۰۴ است جزو غولهای پتروشیمی جهان شود اما فاصله میان ایران و سایر کشورهای پیشرو در این صنعت زیاد است. با وجود بهره بردن ایران از ذخایر هیدروکربوری، توسعه صنعت پتروشیمی با مشکلات عدیدهای روبهرو شده است و در حال حاضر نقشه راه و برنامهریزی مدون و باثباتی در این صنعت به چشم نمیخورد. بنابراین مشخصههای صنعت پتروشیمی عبارتند از: وابستگی به منابع هیدروکربوری بهعنوان خوراک، سرمایهبری، حاشیه سود بالا و ایجاد ارزشافزوده بالا در صنایع پاییندستی، اشتغالزایی بالا نسبت به سرمایهگذاری صورتگرفته در صنایع پاییندستی، فناوری و دانشمحور بودن.
سرمایهگذاری
با توجه به سودآوری بالای صنایع پتروشیمی، دولت باید نهایت تلاش خود را برای سرمایهگذاری در این صنعت با استفاده از ابزارهایی مانند منابع صندوق توسعه ملی، فاینانس خارجی، منابع بانکی و بازار پول، اوراق مشارکت و اسلامی، فروش سهام شرکتها و… و همینطور ابزارهای نوین تامین منابع مالی داخلی برای پروژهها، تسهیل مبادلات مالی مبتنی بر پلتفرمهای نوظهور مالی و مدیریت هزینه به انجام رساند. حدود۳۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت پالایشگاهی و پتروشیمی لازم است و بازار سرمایه برای تامین این میزان سرمایهگذاری و تامین مالی، مناسبترین محل است.
جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی و استفاده از ظرفیت آنان با ارائه تضمین معتبر نیز الزاما باید در دستور کار دولت قرار گیرد. استفاده از حداکثر ظرفیت بازار پول و سرمایه و بورس برای رسیدن به هدف مدنظر یک اولویت است. حضور فعال بخش خصوصی، نیازمند آماده بودن محیط اقتصادی و فنی برای سرمایهگذاری است و تا هنگامی که زیرساختهای قانونی برای حضور بخش خصوصی آماده نشود، اهداف خصوصیسازی که همان رونق اقتصادی، اشتغال و افزایش ارزشافزوده است اجرایی نخواهد شد و این مسوولیت به عهده حاکمیت است. بخش مهمی از مشکلات صنایع پاییندستی در تامین مالی بنگاهها، نیازمند ایجاد نهادها و ساختارهای مالی جایگزین است. متاسفانه نهادهای مالی کشور در شرایط کنونی، بهصورت کامل در تامین اعتبار بهخصوص برای توسعه صنایع بالادستی و پاییندستی پتروشیمی که نیازمند میلیاردها دلار منابع مالی هستند موفق عمل نکردهاند.
ایجاد ارزشافزوده بالا در صنایع پاییندستی
طبق قانون «دولت مجاز است بهمنظور صیانت از منابع و استفاده بهینه از آنها، عوارض ویژهای را برای صادرات مواد اولیه فرآورینشده وضع و دریافت کند. تشخیص این قبیل مواد بر عهده شورای عالی صادرات خواهد بود». با توجه به شرایط موجود، لازم است صادرات مواد خام و اولیهای که مورد نیاز صنایع پاییندستی هر صنعت بالادستی از جمله صنعت پتروشیمی است، ممنوع شود و فقط زمانی مجاز به صادرات تشخیص داده شود که مازاد بر نیاز صنعت داخلی باشد.
صنعت پتروشیمی در یک تقسیمبندی کلی به دو دسته صنایع پاییندستی و بالادستی تقسیم میشود. با توجه به وجود منابع غنی نفت و گاز کشور در صنایع بالادستی پتروشیمی تحولات خوبی اتفاق افتاده است. اما صنایع پاییندستی بهرغم دارا بودن مزیتهای بیشتر، از جمله دارا بودن ارزشافزوده و اشتغال بیشتر، نسبت به صنایع بالادستی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. با توجه به بررسیهای انجامشده صنایع پاییندستی پتروشیمی کشور با مشکلاتی از قبیل عدم تعهد به تامین بهموقع خوراک و مواد اولیه مورد نیاز، عدم توزیع مناسب محصولات پتروشیمی و عدم هماهنگی نهادهای متولی در زمینه توسعه صنایع پاییندست مواجه هستند. بنابراین برای بهبود وضعیت موجود راهکارهایی از جمله شناورسازی قیمت مواد اولیه، در نظر گرفتن مشوقهای صادراتی برای محصولات نهایی، هماهنگی بیشتر شرکتهای پتروشیمی با تولیدکنندگان محصولات نهایی و ایجاد محدودیت صادرات مواد اولیه مورد نیاز صنایع داخلی پیشنهاد میشود. بخش بزرگی از تولیدات ایران به محصولات پتروشیمی با ارزشافزوده کمتر مانند متانول اختصاص مییابد که سودآوری چندان بالایی در صورت صادرات ندارد اما اگر به محصولات دیگر با ارزشافزوده بالا مانند پروپیلن و … تبدیل شود، درآمد بسیار بیشتری را نصیب کشور میکند. میانگین ارزش محصولات پتروشیمی صادراتی کشور ۴۷۰ دلار به ازای هر تن است، این در حالی است که ارزش هر تن واردات محصولات پتروشیمی ۱۷۰۰ دلار برآورد میشود که بهخوبی نمایانگر وضعیت خامفروشی در کشور است. چین و اروپا موادخام را از ایران میگیرند و فروش بسیار بالایی دارند اما قویترین شرکت پتروشیمی ایران در دنیا جایگاهی بهتر از رده چهل جدول جهانی ندارد در حالیکه شرکت آلمانی باسف بهعنوان غول پتروشیمی دنیا انواع موادخام را از کشورمان میخرد و فروش محصولاتش به ۶۶میلیارد دلار میرسد؛ یعنی تقریبا ۶ برابر صادرات کل ایران. ناگفته نماند که در واحدهای پاییندستی، نقش فناوری، دستگاهها و ماشینآلات و نیروی متخصص در قیمت نهایی محصولات تخصصی بیشتر از محصولات پایه نمایان میشود. در این بخش به دلیل برخورداری از دانش فنی و تکنولوژی پیچیدهتر، ارزشافزوده بالاتری نسبت به محصولات پایه و اولیه وجود دارد. به نظر میرسد برای دستیابی به درصد رشد بالا و دستیابی به ارزش افزوده بیشتر لازم است به سرمایهگذاری، توسعه و تکمیل زنجیرههای ارزشی محصولات پتروشیمی، خوشههای مشتقشده از محصولات بالادستی از جمله خوشههای متانول و اتیلن و تولید محصولات با ارزشافزوده بالاتر اقدام شود تا اهداف مدنظر به دست آید. نهایتا کسب ارزشافزوده، ایجاد اشتغال و توسعه صنعتی در کنار نیاز به توسعه متوازن صنعت پتروشیمی، ارتباط مستقیمی با توسعه مطلوب صنایع میاندستی و پاییندستی پتروشیمی و درنهایت تکمیل زنجیره ارزش این صنعت دارد.
توجه به فناوری در صنایع پتروشیمی
با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای محصولات تولیدشده در حلقههای نهایی زنجیره ارزش پتروشیمی، افزایش پیچیدگی فناوری در تولید این محصولات است، باید با نوآوریهای تکنولوژیکی در توسعه متوازن این صنعت دستاوردهای مطلوبی ایجاد شود. فناوری یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی است و شرکتها برای رقابت در بازارهای جهانی برنامههای ویژهای برای کسب و توسعه فناوری دارند. در کشور ما مراکزی که فعالیتشان در جهت کسب فناوری خارجی یا خلق فناوری در حوزه پاییندستی پتروشیمی باشد، بسیار معدود است. در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نیز تلاش جدی در این زمینه صورت نگرفته است و این مراکز بیشتر به کارهای علمی گرایش دارند و به فعالیتهای تکنولوژیک نمیپردازند. واگذاری پروژههای بومیسازی به دانشگاهها و مراکز پژوهشی و اعطای جوایز بزرگ به نخبگان در راستای فعالیتهای تکنولوژیک و نه فعالیتهای علمی که در سطح مقاله باقی بماند و تخصیص بودجههای تحقیقاتی از ضروریات این صنعت بهنظر میرسد. رفع موانع موجود در مسیر انتقال فناوری و تلاش بهمنظور رفع آنها، ایجاد واحد R&D و تخصیص حداقل ۵درصد سود شرکتها به این مهم، انجام پژوهش کاربردی با جهتگیری جذب و ایجاد فناوری و تحقیق و توسعه و ارتباط با دانشگاهها و تبدیل دانش به فناوری از ضروریات است.
تامین نیازمندیهای صنعت پتروشیمی
در مورد نرخ خوراک و مقایسه قیمتها بین ایران و دیگر کشورها بهعنوان مثال آمریکا برای گاز خانگی قیمتی برابر با ۱۴ سنت مقرر کرده و برای مصارف تجاری، صنعتی و نیروگاههای برق هم به ترتیب نرخ ۱۰سنت، ۷ تا ۸ سنت و ۵ تا ۶سنت را تعیین کرده است لیکن در ایران این موضوع کاملا معکوس است. مثلا خوراک مایعی که به پتروشیمیها داده میشود و تنوع محصولاتی بیشتری هم دارد فقط با ۵درصد تخفیف در کشور همراه است درحالیکه در بعضی کشورها درصد این تخفیف ۳۰ تا ۳۵ است. قطر حدود ۱۰ سال پیش نرخ گاز صادراتیاش را ۷سنت تعیین کرد. بهتر است در حالحاضر این نوع تخفیفات در راستای حمایت از تولید داخلی اجرایی شود.
چالش دیگر عدماطمینان از تامین و بهای خوراک پتروشیمیها است که در سالهای گذشته از ۵/ ۷ سنت به ۱۴سنت در مقطعی رسید. قیمت خوراک یا باید ثابت باشد یا به صورت پلهای افزایش یابد تا بتوان با توجه به آن برنامهریزی کرد. قیمت خوراک در سه سال گذشته بهطور میانگین ۸ سنت بوده گرچه این قیمت بین ۷ تا ۹ سنت نوسان داشته که پتروشیمیها را تحتتاثیر قرار میدهد. جلوگیری از نوسانهای زیاد در نرخ خوراک، قیمت خوراک و سوخت تحویلی به پتروشیمیها برای یک بازه زمانی بلندمدت دستکم ۱۰ساله از ضروریات بهنظر میرسد.
با توجه به وجود منابع غنی نفت و گاز در ایران، صنعت پتروشیمی کشور دارای مزیت است و این امکان وجود دارد که تولیدکنندگان صنایع پاییندستی پتروشیمی محصول خود را با هزینه کمتر تولید کنند و به این ترتیب امکان رقابت بینالمللی وجود دارد، بنابراین توجه به این نکته بسیار مهم است که چنانچه محصولات پتروشیمی در چرخه تولید صنایع پاییندستی قرار گیرند، منجر به خلق ارزش افزوده بیشتر و کاهش هزینه تمامشده محصول در صنایع پاییندستی خواهد شد و بدین ترتیب تولید و اشتغال و حتی صادرات از نظر ارزش مالی افزایش مییابد، بنابراین لازم است تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع پاییندستی نسبت به صادرات مواد اولیه این صنایع از جمله پلیمرها در اولویت قرار گیرد.
جایزهها و مشوقهای صادراتی
ضمن جلوگیری از صادرات محصولات پتروشیمی بالادستی که بهعنوان ماده اولیه محصولات نهایی صنایع پاییندستی پتروشیمی مورد استفاده قرار میگیرند، بهمنظور تشویق تولیدکنندگان محصولات نهایی به تولید محصولات با کیفیت بهتر و ارزش افزوده بالاتر و افزایش صادرات پیشنهاد میشود که جایزهها و تشویقهای صادراتی ویژهای تنها به صادرکنندگان محصولات نهایی تعلق گیرد و اعطای جایزه و هرگونه مشوقی به صادرات مواد اولیه موردنیاز صنایع داخلی حذف شود.
لزوم دخالتهای راهبردی و هدفمند دولت
دولت لزوما باید نسبت به تامین سرمایه موردنیاز صنعت پتروشیمی از هر طریق ممکن و بالاخص بازار پول و سرمایه کشور یا ابزار نوین تامین مالی اقدام کند. دولت لزوما باید بهصورت جامع در خصوص توزیع بهینه منابع و مواد اولیه و خوراک صنایع پاییندستی و بالادستی پتروشیمی برنامهریزی و اعتمادسازی کند. دولت باید بهصورت همزمان تفکر حمایت از ایجاد واحدهای جدید و توسعه ظرفیتهای موجود را در دستور کار قراردهد در غیر اینصورت شاهد بهوجود آمدن تعداد زیادی واحد کوچک تولیدی ضعیف و ناکارآمد در کشور خواهیم بود که توان رقابت بینالمللی کمتری خواهند داشت.
دولت باید تغییرات مکرر و ناگهانی در کاهش یا افزایش نرخ خوراک، زمان و کاهش میزان تحویل خوراک، یارانههای کشاورزی و… در حوزه پتروشیمیها، تغییر تعرفهها و سیاستها و ایجاد مطالبات را جلوگیری و موجبات ثبات در ارائه خدمات به صنعت پتروشیمی را فراهم آورد.
وضعیت امروز پتروشیمیها درخصوص مطالبات از محل مابهالتفاوت یارانههای اوره و مشکلات مربوط به افزایش نرخ گاز سوخت و خوراک تحویلی به پتروشیمیها، قطع ناگهانی خوراک پتروشیمیها در ماههای سرد سال و… پتروشیمیها را در پرداخت به موقع هزینههای مواد اولیه و انرژی مصرفی دچار مشکل کرده و ممکن است تداوم تولید را با مشکل مواجه کند.